ده بادام از روستاهای جبالبارز _جیرفت واقع در راه سقدر به جشار وتابع بخش جبالبارز میباشد .
همانطورکه از اسمش پیداست دارای بوته های بادام کوهی فراوان است و مارکوپولو از قول ادریسی مینویسد :دریک منزلی شمال خاوری جیرفت در نیمه راه دارچین(دارزین)شهری بنام هرمز شاه واقع بود.در زمان حکومت ساسانیان یکی از شهر های مهم بوده که <<هرمزد پادشاه ساسانی در قرن سوم میلادی ان راساخت وان شهر کرسی نشین ایالات کرمان بود تا ان که خراب شد ودستگاه دولتی را به کرمان اوردند ودر تاریخ ایران درعهد باستان این نظریه ها تایید واین گونه نوشته شده که <<در یک منزلی شمال خاوری جیرفت در نیمه راه دارچین(دارزین)شهری بنام هرمز شاه (ازان جهت کلمه شاه را برهرمزد افزوده اندتا بابندرهرمز اشتباه نشود )واقع بود که ان را ده بادام نیز میگفتند >>.
اما ادریسی علت خرابی شهر هرمزد شاه را بیان نکرده ونمیدانیم علت ویرانی چه بوده که مرکز ایالت به سیرجان منتقل شده است .
ادریسی گوید این هرمزشاه در زمان او(ادریسی) شهری کوچک ولی زیبا ونیکو بوده واهالی ان ازاقوام مختلف بوده اند .اب فراوان وبازار های معمور خوب داشته وبه گفته او تا بم یک منزل فاصله داشته است .>><<وسایکس درکتاب خود مینویسد که این شهر به این نام امروزه وجود ندارد>>(منبع:برگرفته از کتاب جیرفت در ائینه تاریخ)
گرزمان کلمه ای باستانی است که در منابع زردشتی دیده شده .به عقیده محققین ((دین زردشت از2000تا8000سال قبل از میلاد بو ده است .(گاه شماری وجشن های ایران باستان.رضی/هاشم ص484)
روستای گرزمان یکی از روستاهای منطقه فاشکوه دروازگان باستان و به معنای بهشت است:در مورد حوادث مهمی که در روز نوروز اتفاق افتاده چنین امده :<<کی خسرو سیاوشان جهان را بدرود کرد و به گرزمان {garzman}یعنی به بهشت رفت >>در جای دیگر نقل شده<<کی خسرو سیاوشان باشکوه به گرودمان (بهشت)شد.(منبع همان ص301)ودر جای دگر از گرودمان (گرزمان)به بهشت برین معنی شده است (همان ص302)
و در جای دیگر میخوانیم که <<وشتاسب مدهوش میشود وروان وی را به گرودمان garodman{بهشت} میبرند(همان ص107) در اردوایرافنامه (فصل دهم)گرزمان اینگونه توصیف شده:جهان جاوید بس سعادتمند که جای ارامش است (ویدن گرن /گئو/دین های ایران ص65)در روایتهای پهلوی دادستان دینیک گفته شده که ...ویشتاسب به زودی مدهوش میشود وروان وی را به گرودمان وگرودمانا بهشت میبرند>>
و گرزمان به معنی بهشت نور میباشد >>(ختکم ص65)همچنین گرزمان در بردارنده معنای <<خانه سرود>>میباشد به نظر می رسد که در روستای گرزمان معبد وجایگاهی برای خواندن سرودهای مذهبی وجود داشته که سرودهای ستایش گرانه که برگرفته از ستایش ملکوتی بوده در انجا خوانده می شده.شاید اگر تحقیق به عمل اید بقایای چنین مکانی که خاص انجام این مراسم بوده کشف گردد.گرزمان در متون باستانی به صورت های گروتمان/گرومان /گرودمان وگرزمان امده است.
<<واژه گرزمان در متون زردشتی روخشن غرزمان {نیز}که در متون مسیحی دیده نشده است (همان ص147)>>
اما این واقعیت که بودائیان ومانویان این واژه را اقتباس کرده اند بی گمان به معنی بهشت به کار برده اند (ویدن گرن/گئو.دین های ایران ص447)
به تیر یوسنگ فرمان داد تا<<بنگ >>رابا<<می>>بیامیزد وبه گشتاسب بنوشاند وروح اورا در عالم اعلی <<گرزمان >>سیر دهد(هفینگ /والتر برونو /زردشت سیاستمدار یا جادوگر)در اوستا چنین امده :
(اهورامزدا در اردیبهشت یشت 3 میگوید(ارامگاه نیک در گرزمان اهوره است<<اوستا/جلد1ص288>> ویا در یشت میگوید:گرزمان مردمان اشون راست<<همان>>
یعنی بهشت جای نیکو کاران است .
قدمت وسابقه روستای گرزمان به بیش از 8000سال میرسد. نام گذاری اتین روستا خارج از سه حالت نمیباشد
1-به علت اب وهوا وطبیعتش به گرزمان (بهشت)تشبیه شده2-یک مرکز دینی مربوط به دین زردشت ومحل استقرار یک اتشگاه بوده است 3-یا بعلت ان که بر بلندای کوه قرار گرفته ودر اوج اعلا ونزدیک به خداوند تبارک وتعالی است.
وجه تسمیه این روستا به درستی معلوم نیست شاید به علت داشتن کوه های مرتفع که از همه طرف نمایان استبه نام فاشکوه نامیده شده است.
این روستا از روستاهای قدیمی و معروف جبالبارز است که به وسیله رودخانه فاشکوه ابیاری میشود.
این رودخانه از به هم پیوستن شاخه های گمین /توت/تیگر/گرزمان/بندر-سگاران به وجودمی اید ودر دشت روان به هم متصل میگردند.
رودخانه فاشکوه از رودهای پر اب دائمی شهرستان جیرفت است که از کوهای اطراف فاشکو سرچشمه میگیرد و به دامنه شرقی سلسه بارز وارد میشود و موجب تامین وذخیره سازی ابهای زیر زمینی اراضی غرب شهرستان بم میشود.
درمنتها الیه این رودخانه در دشت روان سد سازی ممکن و قابل توصیه میباشد که اگر این سد ساخته شود هزاران هکتار زمین زیر کشت خواهد رفت.
کوهای فاشکوه عبارتند از:
کوه کراجک/کوه سفید/نارچ قلعه وسگاران.به اعتقاد اهالی این روستا از نظر محصول گردو شاید دوین مرتبه را در ایران داشته باشد (درگذشته)وعلاوه بر ان دراین روستا انواع میوه سردرختی به عمل می اید.در زمینه زراعت انواع غلات وحبوبات کشت میشود وبهترین محصول را به بار می اورد .از میان انواع محصولات کاشت سیب زمینی از همه محصولات مقرون به صرفه تر است ومیزان تولید درهکتار بیش از نقاط دیگر میباشد که اگر راه ارتباطی درستی داشت سیب زمینی سال استان را تامین میکرد(البته سیب زمینی بیشتر در ایام قدیم کشت میشده است)وانگور ان نیز فراوان وتهیه شیره انگور نیز رواج داشته است.
روستای فاشکوه 300نفر/گرزمان 1300-1200نفر/دهنه 400نفر/دشت روان 400نفرجمعیت دارند(طبق امار گذشته).ساکنین اولیه فاشکو بنام خواجه (بزرگ)نامیده میشوند وهمگی فامیل رشیدی دارند ولی خوانین بم (دایی بهزادی ها وناروئی به علت موقعیت مستحکم وسوق الجیشی روستاها با اهالی فاشکو وصلت کرده اند ودر حال حاضر گروهی از این فامیل ها ساکن فاشکوه هستند)بیشتر اهالی فاشکوه روستارا بعلت محرومیت زیاد وفقدان راه ماشین رو ومشکلاتت زندگی ترک کرده اند وساکن شهر های جیرفت(سبزواران)وبم میباشند واملاک ومستغلات خود را یا به خود رها کرده اند یا به ان عده از ساکنین روستا که ماندگار شده اند واگذار نموده اند. ساکنین از راه کشاورزی ودامداری امرار معاش میکنند .درسال های گذشته یک پایگاه موشکی بر فراز کوه فاشکوه ساخته شده است.